خانه » سياسي » جنبش 99 درصدی ها و نفی بی اختیاری انسان(بخش دوم)

جنبش 99 درصدی ها و نفی بی اختیاری انسان(بخش دوم)

بخش دوم

جوانان کمونیست: یکی از مقولاتی که جنبش 99درصدی ها نسبت به آن اعتراض دارند مسئله دمکراسی پارلمانی و بی اختیاری سیاسی ست- میگویند این دمکراسی 1درصدی هاست و متعلق به صاحبان ثروت و قدرت است- و در مقابل آن ما شاهد هستیم که سبک فعالیت و شالوده کاری جنبش نود و نه درصدی ها بر مجمع عمومی و سیستم شورایی ست و نامهایی مانند دمکراسی مستقیم و یا ریئل دمکراسی و یا دمکراسی مشارکتی را نام میبرند. مجمع عمومی و سیستم شواریی چه مدلی از ساختار سیاسی را در دخالت سیاسی و اجتماعی بطور واقعی پیش روی بشریت میگذارد؟

امیر نوآواز: همان طور كه در بخش اول به آن پرداختم جنبش «99 درصدی ها» كه به طور عيني جنبش نفي وضعيت موجود ميباشد، در حال بسط است و بزرگترين خواست آنها زماني متحقق ميشود كه سيستم ضدانساني «يك درصدي ها» به كلي و از ريشه نابود شده باشد. اگر بر اين جنبش كمي دقيق شويم ميبينيم كه ماهيتا اين خيزش همان نبرد و تقابل طبقاتي است، به قول ماركس گاه آشكار و گاه نهان. ولي امروز اين نبرد و اعتراض وسعت عيني و آشكاري به خود گرفته و به سمت و سويي متحدانه تر ميگرايد. به نظر من امروزه استقرار يك جامعه مبتني بر شوراها يك ضرورت تاريخي است و تشكيل يك چنين سيستمي هميشه مورد تنفر بور‍ژوازي بوده و در مقابل آن جبهه میگرفته و مانع تحقق آن میشده است. نظام سرمايه داري ماهيتا و تاريخا، اين حقيقت را كه شوراها به طور واقعي نماينده و ابزار ابراز وجود يك جامعه انساني اند با تمامي قدرت از تئوريسين هایش گرفته تا انواع و اقسام جنبشهاي ارتجاعي اش سعي بر تحريف و سركوب آن داشته و هميشه جنبش چپ و کمونیستی و شورايي براي ایجاد يك جامعه انساني و برابر و آزاد بدون فقر و استثمار و کارمزدی را، غير عملي و نشدنی و آرمانی تلقي كرده است.

تاريخا جوامعي كه به آزادي هاي نسبي و موقتی رسيده اند، با مطالعه تاريخ اين جوامع ميبييم كه شوراها در آن مقاطع حاكم بوده اند و حتي مردم در شرايط بسيار غيرمتعارف نيز دست به ايجاد چيدمان شورايي براي گرفتن حقوق خود بوده اند. در انقلاب 1917 روسيه شوراهای مردم همه جا شکل گرفتند، کارگران انقلابی و پیشرو در درون این شوراها رای و پشتیبانی اکثریت مردم روسیه به ویژه سربازان و دهقانان فقیر و کارگران و احاد جامعه را کسب کردند و با اتکا به آن، قدرت سیاسی را به دست گرفتند. خصلت  دموکراتیک و رادیکال شوراها به سرعت آن را به عنوان یک نهاد حاکمیت در برابر نهادهای رسمی دولت تزاری قرار داد. در انقلاب سال 57 همين كه قدرت حاكميت شاه از هم گسسته شد، و فضا و قدرت دوگانه ای که انقلاب پنجاه و هفت در فاصله ماه های آخر حکومت پهلوی ها تا شروع سرکوب خونین وسیع و سیستماتیک انقلاب توسط جمهوری اسلامی بوجود آورده بود، شوراها وسيعا رشد يافتند. جنبش شورائی درانقلاب ۵۷، یک جنبش توده‌ای بود وصرفا به کارخانه‌ها محدود نمی‌شد. محلات، موسسات دولتی و خصوصی و حتی نیروی نظامی مردمی، عرصه‌های دیگر اعمال قدرت توده‌ای و رشد جنبش شورائی بودند، آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، ادارات، سنگرهای دیگر جنبش شورائی بودند. پس از اينكه جمهوري اسلامي با سركوب و توحش، انقلاب و نهادهاي اوليه اجتماعي تصمیم گیری مردم را سركوب كرد شوراها عملا در اين شرايط رو به زوال رفتند و منفعل شدند. آزادي های وسیع اجتماعي و سياسي يكي از مقولاتي است كه در جوامع كنوني تحت حاكميت يك درصدي ها به يك آرمان و محرك انقلابي تبديل شده است. مقوله ي آزادي تا زماني كه در جامعه، برابري اقتصادي ايجاد نشده باشد، در سطحي انتزاعي باقي ميماند و عملي نيست. جالب اينجاست كه بورژوازي نيز جامعه آزاد و برابر و انساني را در دكترينهاي مختلف به مثابه آرمان شهر و مدينه فاضله ياد ميكند يعني دقيقا وجود سيستم غير انساني امروزي را ازلي و ابدي تلقي ميكند، طبيعي است كه تا زمام قدرت در دست سرمايه داري است بحث از آزادي در درون اين سيستم مانند تفكر به مدينه فاضله ميماند! پس اولين گام و پيش شرط نيل به رهايي انسان، انقلاب اجتماعي و برچيدن نظم موجود يك درصدي ها است. يكي از ديگر جنبه هاي آزادي، دخالتگري عموم مردم در سرنوشت زندگي فردي و اجتماعي خويش از طریق عرصه سیاسی در هر لحظه است. ميبينيم كه مدرن ترين شكل امروزي آن انتخاب و مثلا دخالتگري توسط سيستم پارلماني است كه هيچ گاه قادر نبوده ابتدايي ترين نيازها ي بشر را برآورده سازد. در راس مناسبات موجود، اقليتي حكم ميرانند كه همه سرمايه هاي مادي و فكري جامعه را در دست گرفته اند، کنترل وقایع و جنایاتی مثل جنگ، اعدام، تجاوز، بيحقوقي، تحقيرو … گویا در دست هيچ كس نيست و قابل كنترل نيستند. مانند بلاياي  طبيعي از كنترل بشر خارج شده اند. اين است تمام دروغپردازي هاي نظام سرمايه داري در مورد دخالت آگاهانه مردم در سرنوشت خويش! ج.ک: بخش اول این سئوال را در نشریه جوانان کمونیست شماره 549 میتوانید مطالعه کنید.

این مطلب در نشریه جوانان کمونیست 551منتشر شده است

نشریه را می توانید از اینجا دانلود کنید

بیان دیدگاه